آیفون اپل به هنگام ارائه‌اش در سال ۲۰۰۷ میلادی، همه‌چیز را تغییر داد. عمدتا به خاطر مانیتور لمسی کارآمدش که مفاهیمی کاملا جدید مثل فاصله دادن انگشتان برای زوم روی تصویر را به دنیا معرفی کرد. اما گاهی فراموش کردنش راحت می‌شود که در عصر گوشی‌های آیفون، تجربه کاربری موضوعی به مراتب گسترده‌تر از استفاده یک مانیتور لمسی صرف هست. مسئله راجع به ژست‌های دنیا واقعی است، راجع به فشردن دکمه‌های فیزیکی و گاهی چشم را کاملا از روی مانیتور برداشتن.

همانطور که «دن نورمن»، متخصص تجربه کاربری در سال ۲۰۱۵ میلادی نوشت، بعد از ارائه آیفون، اپل برخی از زیرکانه‌ترین رویکردهای خود در قبال تجربه کاربری را به دست فراموشی سپرد. تلاش اپل برای دستیابی به ویژگی‌های بصری مینیمال و ساده باعث گردید کارکردهای بنیادین پنهان شوند و مردم هم به سختی قادر به شناسایی اشتباهات خود به هنگام استفاده از دیوایس هستند. حتی مهم‌تر از این، مانیتورهای لمسی ما را درون جهان‌هایی ۵ اینچی به دام انداختند: فضایی که ذاتا ورودی‌ها و تجربیات ما را محدود می‌کند.

در جریان رویداد هفته گذشته اپل که تحت عنوان Spring Loaded شناخته می‌شد، این شرکت نشان داد که می‌خواهد گرد و خاک را از روی برخی از بهترین ایده‌های قدیمی‌اش بزداید و با رویکردهایی جدید در تجربه کاربری آزمون و خطا کند که کمترین ارتباط ممکن را با مانیتورهای لمسی دارند. اپل ظاهرا دارد به دیوایس‌هایی خود نگاهی جدید می‌اندازند. دیوایس‌های شرکت دیگر صرفا مخازنی برای انبوه اپلیکیشن‌های مختلف نیستند، بلکه ابزارهایی کارآمد در زندگی ما به اکانت می‌آیند که می‌توانند به طرق مختلف و در هر لحظه، به نیازهایمان پاسخ دهند.

قطب‌نمای ایرتگ

بسیار خب، اولین مثالی که می‌خواهیم برای این مسئله بزنیم به مانیتور ارتباط دارد، اما حرف‌مان را گوش کنید. ایرتگ‌های تازه اپل را می‌توان به آن دسته از اشیاء منزل که احتمال گم گردیدن‌شان وجود دارد (مثل کلیدها) متصل کرد و بنابراین با گوشی‌تان قادر به یافتن آن‌ها خواهید بود. اما نحوه مورد استفاده برای یافتن اشیاء گمشده واقعا جالب هست. اولین گزینه اینست که ایرتگ‌ها به اسپیکری کوچک مجهز گردیده‌اند که وقتی به دنبال‌شان می‌گردید، از خود صدا تولید می‌کنند. گزینه دوم هم اینست که گوشی‌تان را تبدیل به یک قطب‌نما کنید. درست شنیدید. یک فلش بزرگ روی مانیتور نقش می‌بندد و شما را به سمت شیء گمشده هدایت می‌کند. همانطور که گوشی‌تان را می‌چرخانید، شتاب‌سنج داخل گجت موقعیت شما را شناسایی کرده و جهت فلش را با آن تطبیق می‌دهد. در نتیجه، جستجو برای شی گمشده تبدیل به تجربه‌ای شبیه به جستجو برای گنجینه‌ای مدفون می‌شود.

کالیبره‌سازی اپل‌ تی‌وی

شاید شما آخرین و بهترین و گران‌قیمت‌ترین تلویزیونی که با پول می‌توان خرید را داشته باشید. اما نکته‌ای وجود دارد. همانطور که هر متخصصی این را تصدیق خواهد کرد، تلویزیون شما قرار نیست پیش از کالیبره‌سازی بهترین تصویر ممکن را به نمایش درآورد. رنگ، کنتراست و روشنایی باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که در هارمونی با یکدیگر، تصویری بی‌نقص را به نمایش درآورند و برای این کار، باید منتظر انبوهی از جستجو در اینترنت و یافتن بهترین تنظیماتی باشید که توسط سایر کاربران کشف گردیده‌اند. این تنظیمات باید برای همان مدل دقیقی باشد که شما نیز تهیه کرده‌اید.

جدید‌ترین اپل تی‌وی یک گزینه دیگر پیش رویتان می‌گذارد. اگر گوشی‌تان (یا دقیق‌تر بگوییم، دوربین گوشی‌تان) را به سمت تلویزیون بگیرید، سیستم به تحلیل تصویر و استریم ویدیویی اپل تی‌وی می‌پردازد تا تصویری که روی مانیتور نقش می‌بندد در بهینه‌ترین حالت باشد. البته به نظر نمی‌رسد که اپل تی‌وی به دستکاری تنظیمات خود تلویزیون بپردازد و در عوض سیگنال را دستکاری می‌کند. اما در هر صورت هیچوقت شاهد چنین نحوه ساده و غافلگیرکننده‌ای برای کالیبره مانیتور نبوده‌ایم.

گردونه کلیک‌پذیر برگشته!

گردونه کلیک‌پذیر آیپاد، یکی از بهترین لحظات اپل در طراحی رابط کاربری را رقم زد (هرچند که الهام‌گرفته از ابداع مشابه Bang & Olufsen بود). با فشردن انگشت‌تان روی سراسر گردونه، می‌توانستید میان آهنگ‌ها پرسه بزنید. این تواناییی بی‌دردسر و رضایت‌بخش بود، انگار که با اولین فیجت اسپینر دنیا طرف بودیم که واقعا به یک دردی هم می‌خورد. حالا اپل همین ایده محبوب را به ریموت اپل تی‌وی خود بازگردانده هست. ریموت تازه اپل تی‌وی به‌گونه‌ای به‌روزرسانی گردیده که اساسا تفاوت چندانی با یک آیپاد ندارد و به شما اجازه می‌دهد به روشی تند و در عین حال سرگرم‌کننده، قادر به گشت‌وگذار میان فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی باشید.

کابل ساده و احمقانه‌ آی‌مک

در مراسم اپل متوجه گردیدیم که زمان بازگشت آی‌مک آن هم در گستره وسیعی از رنگ‌های چشم‌نواز فرا رسیده هست. اما آنچه ممکن است از چشم‌تان دور بماند، تغییراتی  است که در طراحی پشت مانیتور به وجود آمده. در پشت شاهد کابلی تازه هستیم که از طریق آهن‌ربا به آی‌مک متصل می‌شود (برای توضیح باید گفت که اپل پارسال لوازم جانبی مغناطیسی «مگ‌سیف» خود را به حیات بازگرداند). ارزش یک کابل مغناطیسی در اینجا ظاهر می‌شود که به شکلی راحت‌تر به گجت متصل خواهد شد. برخی محصولات مبتنی بر مگ‌سیف حتی به محض ایجاد تنش در کابل به صورت خودکار جدا می‌شوند تا کامپیوترتان به ناگاه از روی میز کامپیوتر به پرواز درنیاید.

به عنوان یک توانایی ارزش افزوده، این کابل تازه صرفا به انتقال انرژی نمی‌پردازد. از طریق همین کابل و به کمک قطعه‌ای مجزا که روی زمین قرار می‌گیرد، قادر به اتصال اترنت و ارسال سیگنال اینترنت نیز خواهید بود. این یعنی تنها یک کابل به جایگزینی برای انبوه سیم‌هایی که پشت اکثر کامپیوترها یافت می‌شوند تبدیل خواهد شد. قطعا جای خوشحالی خواهد داشت اگر اپل همین گزینه را از طریق USB و دیگر کابل‌ها نیز عرضه کند.

مرکز توجه در کنفرانس‌های ویدیویی

در نگاه نخست، آیپد پرو تازه اپل آنقدرها متفاوت از دیگر آیپدها به نظر نمی‌رسد. اما دوربین ارتقایافته این گجت از تواناییی جدید و معرکه به نام Center Stage برخوردار گردیده. Center Stage به شما اجازه می‌دهد که هنگام فیس‌تایم با آیپد و زمانی که باید در فضای منزل یا محل کارتان قدم بزنید، همواره در مرکز فریم باقی بمانید. اساسا دوربین گجت می‌تواند شما را دنبال کند و اگر دو نفر مقابل آن ظاهر شوند نیز، فریم به گونه‌ای تنظیم می‌شود که هر دو در تصویر باقی بمثل.

این پایش خودکار، ایده‌ای است که پیشتر مورد آزمون و خطای رقبا نیز قرار گرفته و یکی از مشهورترین مثال‌های آن، توانایی چت ویدیویی در کینکت مایکروسافت هست. اما چنین تواناییی در خانواده آیپد بسیار کارآمد ظاهر خواهد گردید، زیرا آیپدها دیوایس‌های عالی برای کنفرانس ویدیویی به اکانت می‌آیند. بیایید امیدوار باشیم که همین توانایی یک روز سر از مک‌بوک‌ها و آی‌مک‌ها نیز درآورد. از آن‌جایی که چت ویدیویی این روزها به عنصری بااهمیت در زندگی روزمره بسیاری از ما تبدیل گردیده، چسبیدن به یک نقطه برای باقی ماندن در فریم اتفاقی آنقدرها خوشایند نیست.