
خرید یک تلویزیون تازه بسیار هیجانانگیز و سرگرمکننده میرسد، تنها تفکر به اینکه قرار است پنلی تازه و با کیفیت در اتاق پذیرایی خانه داشته باشید و از فیلمها و سریالها با بهترین جلوههای بصری لذت ببرید باعث میشود خون در رگهایتان بجشود. اما با توجه به انبوه برندهایی که به تولید تلویزیون میپردازند، تواناییهای هوشمند متعددی که در بازار یافت میشود و همینطور پنلهای گوناگونی گه مورد استفاده قرار میگیرد، خرید تلویزیون میتواند کاری بسیار دشوار هم باشد.
اگر به دنبال خرید یک تلویزیون تازه باشید، به طور یقین راجع به مدلهای مجهز به مانیتورهای OLED شنیدهاید. اینها تلویزیونهایی باریک و سبکوزن هستند که کنتراست بالا و رنگهایی بسیار باکیفیت دارند. بعد هم نوبت به تلویزیونهای LED میرسد که ظاهرا تنها یک حرف کمتر در نام خود دارند. ممکن است فرض را بر این بگذارید که این دو فناوری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، اما در این صورت کاملا در اشتباه خواهید بود. آن حرف «O» اضافه تفاوتی بزرگ به وجود میآورد، اما لزوما به این معنا نیست که تلویزیونهای OLED به صورت خودکار گزینههای بهتری نسبت به تلویزیونهای LED هستند.
وقتی تلویزیونهای OLED برای اولین بار طی سال ۲۰۱۳ میلادی از راه رسیدند، به خاطر رنگهای دقیق و مشکیهای عمیق خود مورد تحسین قرار گرفتند، اما خیلی زود مشخص گردید که سطوح روشنایی در این پنلها یارای برابری با LED را ندارد. بعد هم نوبت به تفاوت قیمت میان تلویزیونهای OLED (که نباید آنها را با QLED اشتباه گرفت) با همتایان پریمیومی LED میرسد. در واقع در افسانههای باستانی آمده که «تنها وکلا، مدیران و پزشکان» میتوانند از پس هزینههای OLED برآیند. اما طی چند سال اخیر قیمتها تعدیل گردیدهاند و دیگر این مسئله حقیقت ندارد.
تلویزیونهای OLED اکنون روشنایی بسیار بیشتری نسبت به قبل دارند و قیمتهایشان نیز کاهش یافته، مخصوصا بعد از اینکه برندهایی مثل سونی به پرده برداری از گزینههای رقابتی پرداختند. بازار LED هم تغییراتی کمابیش را پشت سر گذاشته هست. با درنظرگیری تمام اینها بیایید نگاهی به هر دو فناوری بیندازیم، آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم و از نقطه ضعف و قوت هرکدام سر در آوریم.
تلویزیون LED چیست؟
تلویزیونهایی که OLED نیستند از دو قطعه اصلی تشکیل گردیدهاند: یک پنل LCD و یک بکلایت. پنل LCD پیکسلها را در خود جای میدهد، به عبارت دیگر نقاط کوچک رنگی که در نهایت تصویر تلویزیون را تشکیل میدهند. اما بدون وجود بکلایت، امکان مشاهده این پیکسلها وجود نخواهد داشت. وقتی نور بکلایت از میان پیکسلهای LCD عبور میکند، چشم شما قادر به مشاهده رنگ آنها خواهد بود.
عبارت LED خیلی ساده به چگونگی ساخت بکلایت اشاره دارد. در گذشته یک فناوری قطورتر و کمتر بهینه به نام CCFL داشتیم. اما این روزها تقریبا تمام تلویزیونهای تخت امروزی از LEDها به عنوان منبع بکلایت استفاده میکنند. بنابراین وقتی نام «تلویزیون LED» به گوش میرسد، اساسا با تلویزیونی LCD طرف هستید که از LED به عنوان بکلایت بهره میبرد.
اما شرایط برای تمام تلویزیونهای LED یکسان نیست. شمار و کیفیت LEDهای مورد استفاده میتواند در یک تلویزیون با دیگری تفاوت داشته باشد و این مسئله میتواند سطوح روشنایی و عمق رنگ مشکی را تحت تاثیر قرار دهد. در این بین شاید نام «تلویزیون QLED» هم به گوشتان خورده باشد. اینها نوع تازهی از تلویزیونهای LED هستند که با استفاده از نقاط کوانتومی، به روشنایی و رنگهای بهتر دست پیدا میکنند.
تلویزیون OLED چیست؟
OLED مخفف «دیود ساطعکننده نور ارگانیک – Organic Light-Emitting Diode» هست. OLEDها خاصیتی نامتعارف دارند و میتوانند با هر دیود، هم نور و هم رنگ تولید کنند. به همین خاطر، تلویزیونهای OLED نیازمند بکلایت جداگانه نیستند. هر پیکسلی که روی صفحه مشاهده میشود، خود منبع نور و رنگ هست.
از مزایای ذاتی مانیتورهای OLED میتوان به ضخامت بسیار اندک آنها و انعطافپذیریشان اشاره کرد. اما در قیاس با تلویزیونهای LED، بزرگترین مزیت اینست که هر پیکسل انرژی و روشنایی مخصوص به خود را دریافت میکند (برخلاف تلویزیونهای LED که پیکسلهایی نیازمند به یک منبع خارجی نور دارند). وقتی پنل روشن میشود، قادر به مشاهده پیکسلها خواهید بود. وقتی پنل خاموش است، کوچکترین نوری ساطع نمیشود و تلویزیون کاملا مشکی هست. درباره تاثیر این مسئله بر سطوح رنگ مشکی بیشتر صحبت خواهیم کرد.
در حال حاضر LG Display تنها کمپانی تولیدکننده پنلهای OLED برای تلویزیونها هست. سونی و الجی به توافقی با یکدیگر دست یافتهاند که به سونی اجازه میدهد از پنلهای الجی در تلویزیونهای خود -مثل X950H- استفاده کند. غیر از این در بازار غرب هیچ تلویزیون دیگری پیدا نمیکنید که متکی بر فناوری OLED باشد.
تفاوت احتمالی میان عملکرد تلویزیونهای OLED سونی و تلویزیونهای OLED الجی، ناشی از پردازنده تصویر مورد استفاده خواهد بود. سونی و الجی هر دو پردازندههایی منحصر به فرد و تحسینبرانگیز ساختهاند و به همین خاطر است که علیرغم استفاده از پنلهایی یکسان، خروجی تفاوت دارد. یک پردازنده خوب میتواند بسیاری از مشکلات بالقوه را حل کرده و رنگهایی دقیقتر تولید کند.
از دیگر برندهایی که پنلهای خود را از الجی میخرند میتوان به فیلیپس، پاناسونیک، هایسنس و بنگ اند الافسن اشاره کرد. از سوی دیگر گاهی نام برندهای کمتر شناخته گردیده نیز به گوشتان میخورد، اما در حال حاضر تمام آنها پنلهای خود را از منبعی یکسان محیا میکنند.
از طرف دیگر سامسونگ به تولید پنلهای OLED برای گوشیهای هوشمند میپردازند و کرهایها اخیر اعلام کردند که شروع به تولید پنلهایی هیبریدی از QLED و OLED خواهند کرد که تحت عنوان QD-OLED شناخته میشوند. اما چند سالی طول میکشد تا اولین تلویزیونهای مبتنی بر این فناوری را مشاهده کنیم.
LED بهتر است یا OLED؟
حالا زمانش رسیده که به مقایسه دو فناوری بپردازیم و ببینیم در حوزههایی مثل کنتراست، زوایای دید، روشنایی و دیگر فاکتورهای مشابه چه عملکردی از خود به نمایش در میآورند.
سطوح رنگ مشکی
قابلیت یک مانیتور در تولید رنگهای مشکی عمیق و تیره، مهمترین فاکتور در دستیابی به کیفیت تصویر معرکه خواهد بود. رنگهای مشکی عمیقتر امکان دستیابی به کنتراست بالاتر و رنگهای غنیتر را امکانپذیر میکنند و در نتیجه تصاویری واقعگرایانهتر به نمایش در خواهند آمد. وقتی صحبت از سطوح رنگ مشکی میشود، OLED پادشاه بلامنازع پنلهای تلویزیون هست.
تلویزیونهای LED بر بکلایتهای LED متکی هستند که پشت پنل LCD میدرخشند. حتی با پیشرفتهترین تکنولوژیهای کاهش نور که LEDهایی که لازم نیست در درخشانترین حالت ممکن باشند را به صورت دستچین تاریک میکند، تلویزیونهای LED همواره در تولید مشکیهای تیره با مشکل مواجه بودهاند و پدیدهای به نام «Light Bleed» رخ میدهد که در آن، بخشهای روشنتر مانیتور نوعی غبار در بخشهای تیرهتر مجاور خود به وجود میآورند.
تلویزیونهای OLED از مشکلات سنتی مربوط به سطوح رنگ مشکی در تلویزیونهای LED رنج نمیبرند. اگر یک پیکسل OLED الکتریسیته دریافت نکند، نوری هم تولید نمیکند و بنابراین کاملا مشکی خواهد بود. پس برنده کاملا مشخص هست.
برنده: تلویزیونهای OLED
روشنایی
وقتی نوبت به روشنایی میرسد، تلویزیونهای LED مزایایی واضح دارند. بکلایت این تلویزیونها از LEDهایی بزرگ و قدرتمند تشکیل گردیده هست. همراه با فناوری کوانتوم دات، روشنایی این دیوایسها حتی با کوچکتر گردیدن هر LED نیز به قوت خود باقی میماند. تلویزیونهای OLED هم میتوانند به روشنایی قابل قبولی برسند و با توجه به سطوح تحسینبرانگیز رنگ مشکی، کنتراست میان روشنایی و تاریکی میتواند شکلی اغراقآمیزتر به خود بگیرد. اما تنظیم پیکسلهای OLED بهگونهای که همواره بیشترین روشنایی ممکن را تولید کنند منجر به کاهش عمرشان میشود و بازگشت هر پیکسل به رنگ مشکی کامل هم بیشتر زمان خواهد برد.
با درنظرگیری این ملاحظات، لازم است اشاره کنیم که تمام تلویزیونهای مدرن -چه OLED، چه LED و چه QLED- میتوانند به سطوحی از روشنایی دست پیدا کنند که از نیاز کاربران فراتر هست. نکته بعدی اینست که از تلویزیون در کجا استفاده میکنید. در اتاقی تاریک، تلویزیونهای OLED بهترین عملکرد را دارند اما در محیطهای روشنتر، تلویزیونهای LED بهتر ظاهر میشوند.
این را نیز باید در نظر داشت که به تازگی گامهای مهمی در گسترش روشنایی OLED برداشته گردیده و این تلویزیونها برای تقریبا هر شرایطی، به جز زمانی که نور خورشید مستقیما به مانیتور میتابد، مناسب هستند. اما در یک مقایسه مستقیم، برتری همچنان از آن تلویزیونهای LED خواهد بود.
برنده با اختلافی اندک: تلویزیونهای LED
فضای رنگ
پنل OLED قبلا پادشاه این دستهبندی بود، اما با بهبود خلوص بکلایت، کوانتوم داتها به تلویزیونهای LED اجازه دادهاند که به دقت رنگی، روشنایی رنگ و حجم رنگی بهتری دست یافته و یارای برابری با تلویزیونهای OLED را داشته باشند. برای آنهایی که به دنبال تلویزیونی با گاموت رنگی وسیع یا دامنه داینامیک بالا (HDR) میگردند، هم تلویزیونهای OLED و هم LED از این تواناییها پشتیبانی خواهند کرد.
نرخ کنتراست بهتر OLED اما هنگامی که در اتاقی تاریک به آن نگاه کنید، باعث میشود شاهد دامنه داینامیکتر بهتری باشید. در عین حال، HDR روی یک تلویزیون LED پریمیوم میتواند دست بالا را داشته باشد زیرا قادر به تولید رنگهایی در سطوح بسیار بالای روشنایی است که OLED قادر به دستیابی به آنها نیست.
برنده: مساوی
زمان پاسخدهی، نرخ بهروزرسانی و تاخیر ورودی
زمان پاسخدهی به مدت زمان تغییر وضعیت هرکدام از پیکسلها اشاره دارد. وضعیت یک پیکسل نهتنها براساس رنگ، بلکه با روشنایی نیز تغییر میکند. با زمان پاسخدهی تندتر، آنچه گیرتان میآید موشن بلور و مصنوعات کمتر در تصویر هست.
از آنجایی که پیکسلهای OLED به ترکیب منبع نور و رنگ در دیودی واحد میپردازند، قادر به تغییر وضعیت با سرعتی معرکه هستند. از سوی دیگر، تلویزیونهای LED برای تولید روشنایی به LEDها و و برای تولید رنگ به «شاترهای» LCD متکی هستند. اگرچه روشنایی LED میتوان در کسری از ثانیه تغییر کند، شاترهای LCD ذاتا واکنشی کندتر به تغییر وضعیت نشان میدهند.
OLED اکنون کمترین مدت پاسخدهی را میان تمام تکنولوژیهای تلویزیون امروزی دارد و از این منظر، برنده هست.
نرخ بهروزرسانی به معنای اینست که تمام تصویر روی صفحه هر چند وقت یکبار کاملا عوض میشود. هرچه این نرخ تندتر باشد، تصویر روانتر خواهد بود و تشخیص جزییات در محتوای پرسرعت مثل مسابقات ورزشی راحتتر میشود. اکثر تلویزیونهای تازه قادر به دستیابی به نرخ بهروزرسانی ۱۲۰ هرتز هستند که یعنی تمام تصویر در هر ثانیه، ۱۲۰ بار بهروزرسانی میشود. در برخی از تلویزیونها این رقم به ۲۴۰ هرتز هم میرسد.
ثبت ديدگاه