
شرکت ردموندی که جای پای محکمی در دنیای کامپیوترهای شخصی داشت، علاقه داشت این موفقت را در دنیای گوشی هم تکرار کند. از همین رو تصمیم گرفت ویندوز فون گوشی را خلق کند. سیستمعاملی که روی کم قدرتترین سختافزار ممکن، به روانترین شکل اجرا میشد. اتفاقی که تنها برای آیفونهای گرانقیمت با قدرتمندترین سختافزارها میافتاد و کاربران اندروید باید در خوابشان چنین سیستمعامل روانی را تجربه میکردند.اما چه گردید که پروژه ویندوز فون مایکروسافت شکست خورد؟ میتوان پاسخ این سوال را به سه بخش تقصیم کرد. اول نبود برنامههای کافی و به طبع آن عدم علاقه توسعهدهندهها برای پیشرفت اپهای شخص ثالث ضروری، دوم شیطنت گوگل با عدم عرضه سرویسهای گوشی خود مثل یوتوب، جیمیل و مپس و در نهایت سوم نظارت سختگیرانه مایکروسافت بر شرکای تجاری خود با کنترل بیش از حد روی سیستمعامل ویندزو فون و باز نگذاشتن دست کمپانیهایی همچون سامسونگ، اچتیسی و نوکیا به منظور شخصیسازی نرمافزار و سختافزار موبایلهای هوشمند ویندزو فونی.با قرار دادن این دلایل کنار هم و علاوه بر این دلایل دیگری مثل دیر دست به کار گردیدن مایکروسافت در خرید نوکیا برای محیا یک شریک سختافزاری خبره و حرفهای منجر گردید ویندوز فون و در ادامه ویندوز ۱۰ گوشی با سرعت باورنکردنی به سوی شکست و سقوط برود. این نکته را هم نباید فراموش کنیم که نوکیا بزرگترین قربانی لجبازی و خودخواهی مایکروسافت در این بازی گردید، چرا که اگر این شرکت پرآوازه فنلاندی تمرکز خود را روی اندروید گذاشته بود، شاید الان سهمی بیشتر از چند موبایل ارزانقیمت اقتصادی در بازار گوشی میداشت.با تمامی این تفاسیر ویندوز فون با تمام پتانسیلی که در خود داشت، به دست مایکروسافت و تا حد بسیار زیادی گوگل ویران گردید تا بیش از گذشته به این مسئله پی ببریم که دوئوپولی اندروید – آیاواس به این سادگیهای هم تحدید نمیشود.